جلسه 4 FBFI سال 2024: سه‌شنبه، 11 ژوئن، ساعت 7 شب (کریستوفر شال)

متی 4:1-11 - کوه تجربه

شب خوب. واقعا افتخار دارم که امشب با شما صحبت می‌کنم. قرار بود با شوخی درباره گزیده‌ام برای امشب شروع کنم، اما ببخشید، رولند به تمام عظات بر روی کوه داده شد، پس فکر نمی‌کنم حق داشته باشم شکایت کنم. من فقط سپاسگزارم که دو ساعت زمان داشتم تا به‌خوبی این موضوع را پوشش دهم.

حالا بیایید بدون زحمت شروع کنیم.

"چه بخشی از زندگی مسیحی سخت‌تر است؟" 30 ثانیه وقت بگذارید تا پاسخ خود به این سوال را در دفترچه کنفرانستان یادداشت کنید. من در اینترنت به دنبال یک نظرسنجی برای این سوال گشتم اما پیدا نکردم. واقعا دوست دارم بدانم جواب‌های برتر چه چیزهایی هستند. آیا نوشتید؟ چند نفر از شما چیزی یادداشت کردند؟ شاید برخی از شما گفته‌اید، "مقابله با گناه." من مطمئن نیستم که جواب‌های دیگری به ذهنتان رسیده باشد. من می‌خواهم یک حدس بزنم. آیا کسی این را نوشته است؟ من می‌گویم که انتظار خدا را منتظر ماندن یکی از سخت‌ترین چیزهایی است که باید انجام دهیم.

کتاب مقدس خود را به متی 4:1-11 باز کنید. من عظت خود را "انتظار خدا در بیابان" نامگذاری کرده‌ام. پیشوا، رهبر، شما باید برای روزی که خداوند برای شما تدبیر، شناخت و ترقی‌تان را فراهم می‌کند، منتظر خدا باشید (مت 4:1-11).

[دعا]

در متی 3، عیسی تعمید می‌شود و خدمت عمومی او آغاز می‌شود. پدر از آسمان سخن می‌گوید و روح بر عیسی نازل می‌شود که نشان از وابستگی او به روح برای تمام خدمت زمینی‌اش است. سپس، فوراً پس از تعمید او، عیسی به بیابان هدایت می‌شود تا با شیطان مقابله کند.

این واقعه اهمیت بسیاری در زندگی مسیح دارد. عیسی باید ثابت کند که او، دومین آدم، در جایی موفق خواهد شد جایی که آدم شکست خورده بود و اینطوری حق بر ما در او تضمین می‌شود. اما امشب، می‌خواهم به این داستان از زاویه‌ای که چه چیزهایی از مسیح می‌توانیم در مقابله با تجربه‌ها بیاموزیم، نگاه کنم.

پیشوا، رهبر، در یک زمانی، روح هم شما را به بیابان هدایت خواهد کرد. بیابان چیست؟ بیابان جایی است که شرایط دردناک پیش‌زمینه‌ای برای تجربه‌های قدرتمند می‌شود. برای عیسی، این شرایط شامل گرسنگی جسمانی، ضعف، انزوا، بیرون‌روی، و درد بود.

اراده پدر این بود که عیسی در بیابان روزه بگیرد. نشانه این است که او آب داشت اما غذا نداشت. پس از چهل روز، به نظر می‌رسد که عیسی شروع به تجربه "گرسنگی واقعی" کرد که این به معنای این است که بدن در حالی که برای زنده ماندن عضلات خود را می‌خورد، هشدار می‌دهد. به عبارت ساده، او در حال گرسنگی بود. و سپس شیطان با سه ضربه بهترین خود ظاهر می‌شود.

شرایط دردناک اغلب بهانه‌ای برای شیطان می‌شود تا وارد ذهن ما شود. آسیب جسمی، به خودتان، همسرتان یا یکی از فرزندانتان. تشخیص بهداشتی ویران‌کننده. فروپاشی مالی. خیانت تلخ. از دست دادن ناگهانی یک عزیز. یک تصادف خودرو. آتش‌سوزی خانه. تقسیم کلیسا. مرگ یک رویایی که داشتید.

گاهی بیابان یک رویداد فاجعه‌آمیز نیست. به جای آن، این تجمعی از مشغولیت‌های طولانی و ناسالم است. بی‌خوابی. نگرانی‌ها درباره فرزندان یا نوه‌ها. نیازهای مالی نزدیک. یک ماشین یا خانه که همیشه خراب می‌شود. یا معضلات استرس‌زا در رهبری. این نوع فشارها باعث می‌شوند که ما به تجربه‌ها حساس شویم. ناگهان، در زمان‌های خوب، دروغ‌هایی که درباره آنها حتی به خواب هم فکر نمی‌کردید، به نظر معقول‌تر می‌آیند. باید مراقب باشید!

اما به یاد داشته باشید که خداوند بیابان را تعیین می‌کند. برادران و خواهران، کی عیسی را به بیابان هدایت کرد، طبق آیه 1؟ این روح بود. خداوند عیسی را تجربه نکرد، اما همانند زندگی ایوب، به شیطان اجازه داد تا او را تجربه کند.

به یاد داشته باشید، خداوند و شیطان دو هدف در تجربه دارند. هدف شیطان این بود که عیسی را به گناه وادار کند؛ هدف خدا این بود که او را آزمایش کند تا ثابت کند که جایی که آدم، اسرائیل و تمام بشریت شکست خورده بود، مسیح موفق خواهد شد. شما می‌گویید، "اما من نمی‌خواهم آزمایش شوم!" آه! اینجا مسئله است. بزرگترین تجربه‌ای که مسیح در بیابان روبرو شد، تجربه این بود که برای فرار از رنج، اقدامات گناهکارانه انجام دهد. و این تجربه‌ای است که ما نیز خواهیم داشت.

حالا، برای روشن شدن، هیچ مشکلی در انتخاب راه‌حل‌های مشروع برای فرار از رنج وجود ندارد. در بهشت جایزه‌ای برای کسانی که به خود زیادی سختی می‌دهند وجود ندارد. اما همه شما می‌دانید که گاهی در زندگی، خداوند شما را "بازویی می‌کند" تا بدون تضحیک از کوره فرار کنید بدون اینکه متقاعد شوید که معتقدانه به قوانین خود تخلف کنید. این وضعیتی است که عیسی روبرو شد.

حالا، بیایید به تجربه‌های شیطان بپردازیم.

تجربه اول: "سنگ به نان" (آیه 3)

دروغ اصلی در این تجربه این بود که "شما نمی‌توانید منتظر تدبیر پدرتان بمانید." البته، عیسی گرسنه بود، پس ادعای شیطان درست بود. نه تنها اینکه، اما شیطان به موقعیت مسیح نیز اشاره کرد. چرا شما، پسر خدا، از همه مردم، در بیابان گرسنه بمیرید؟ می‌دانید، راه حلی برای این وجود دارد."

پیشواها و وزارت‌ها اغلب وقت‌ها به خدا اعتماد نمی‌کنند. آنها برای رسیدن به انتهاهای میانه، گوشه‌ها را می‌برند یا به اولویت‌های غیرکتاب مقدس روی می‌دهند. شاید شما در یک زمان از آزمایش مالی هستید. آیا منتظر تدبیر خدا برای تأمین هستید؟

چرا برای عیسی تبدیل کردن سنگ به نان گناه بود؟ من می‌توانم دو دلیل بیان کنم. اول، این با ماموریت مسیح برای زندگی و رنج کشیدن به عنوان یک انسان مطابقت نداشت. عبرانیان 2:17 می‌گوید که مسیح باید مانند برادران خود در هر نظری شود تا "تاوبگر و امین کاهن بالا در امور مربوط به خدا باشد، تا کفاره گناهان مردم را انجام دهد."

هیچ وقت به ما گفته نشده است که عیسی یک معجزه انجام داده است تا زندگی خود را آسان‌تر کند. این کار باعث لغو هدف کلی از آمدن او می‌شد. تمام معجزات به اطاعت از پدر او برای خیر دیگران و برای اثبات هویت او انجام شدند. پس این تجربه در ابتدا چقدر بی‌خطر به نظر می‌رسد، واقعاً بی‌رحمانه بود.

دلیل دومی که اگر عیسی سنگ را به نان تبدیل می‌کرد، گناه بود این بود که این به اعتماد او به پدرش خیانت می‌کرد. آیا پدر قصد داشت عیسی از گرسنگی بمیرد؟ و در پایان، خواهیم دید که پدر برای پسرش تدبیر کرد.

عیسی چگونه به تجربه اول پاسخ داد (آیه 4)؟ این چه معنی دارد؟ تمام نقل قول‌های مسیح در این متن از کتاب تثنیه 6-8 است که یک مشاهده جذاب است. این بدان معناست که باید تشابه‌هایی بین تجربه اسرائیل در بیابان و تجربه خود مسیح ببینیم. (البته، اسر