شب خوب. واقعا افتخار دارم که امشب با شما صحبت میکنم. قرار بود با شوخی درباره گزیدهام برای امشب شروع کنم، اما ببخشید، رولند تمام سخنان کوه آموزش را گرفته است، پس فکر نمیکنم حق داشته باشم شکایت کنم. من فقط سپاسگزارم که دو ساعت زمان داشتم تا بهخوبی این موضوع را پوشش دهم.
حالا بیایید بدون زمزمه شروع کنیم.
"چه بخشی از زندگی مسیحی سختتر است؟" 30 ثانیه وقت بگذارید تا پاسخ خود به این سوال را در دفترچه کنفرانستان یادداشت کنید. من در اینترنت به دنبال یک نظرسنجی برای این سوال گشتم اما پیدا نکردم. واقعا دوست داشتم بدانم جوابهای برتر چه چیزهایی هستند. آیا نوشتید؟ چند نفر از شما چیزی یادداشت کردند؟ شاید برخی از شما گفتهاید، "مقابله با گناه." من مطمئن نیستم که دیگر پاسخهایی که ممکن است به ذهنتان برسد. من میخواهم یک حدس بزنم. آیا کسی این را نوشته است؟ من میگویم که انتظار خدا را منتظر ماندن یکی از سختترین چیزهایی است که باید انجام دهیم.
در کتاب مقدس خود به متی 4:1-11 مراجعه کنید. من سخنرانی خود را "انتظار خدا در بیابان" نامگذاری کردهام. پیشوا، رهبر، شما باید برای تأمین، شناخت و فراز و نشیب خود انتظار خدا داشته باشید (مت 4:1-11).
[دعا]
در متی 3، عیسی تعمید گرفت و خدمت عمومی او آغاز شد. پدر از آسمان سخن میگوید و روح بر عیسی نازل میشود که نشان از وابستگی او به روح برای تمام خدمت زمینیاش است. سپس، فوراً پس از تعمید او، عیسی به بیابان هدایت میشود تا با شیطان مقابله کند.
این واقعه در زندگی مسیح اهمیت بسیاری دارد. عیسی باید ثابت کند که او، دومین آدم، در جایی موفق خواهد شد جایی که آدم شکست خورده بود و اینطوری حق بر انصاف ما در او تضمین شود. اما امشب، میخواهم به این داستان از زاویهای دیگر نگاه کنم و ببینم چه چیزهایی از مقاومت عیسی در برابر تجربه میتوانیم یاد بگیریم.
پیشوا، رهبر، در یک زمانی، روح هم شما را به بیابان خواهد برد. بیابان چیست؟ بیابان جایی است که شرایط دردناک پیشزمینهای برای تجربههای قدرتمند میشود. برای عیسی، این شرایط شامل گرسنگی جسمی، ضعف، انزوا، بیرونروی، و درد بود.
اراده پدر این بود که عیسی در بیابان روزه بگیرد. نشانه این است که او آب داشت اما غذا نداشت. پس از چهل روز، به نظر میرسد که عیسی شروع به تجربه "گرسنگی واقعی" کرد که این به معنای این است که بدن در حالی که برای زنده ماندن عضلات خود را میخورد، هشدار میدهد. به عبارت ساده، او در حال گرسنگی بود. و سپس شیطان با سه ضربه بهترین خود ظاهر شد.
شرایط دردناک اغلب میتوانند پنجرهای برای شیطان باشند تا وارد ذهن ما شود. آسیب جسمی، به خودتان، همسرتان یا یکی از فرزندانتان. تشخیص سلامتی نابسامان. فروپاشی مالی. خیانت ناگوار. از دست دادن ناگهانی یک عزیز. تصادف خودرو. آتشسوزی خانه. تقسیم کلیسا. مرگ یک رویایی که داشتید.
گاهی بیابان یک رویداد فاجعهآمیز نیست. به جای آن، این تجمعی از مشغولیتهای طولانی و ناسالم است. بیخوابی. نگرانیهایی درباره فرزندان یا نوهها. نیازهای مالی نزدیک. یک ماشین یا خانه که همیشه خراب میشود. یا معضلات استرسزا در رهبری. این نوع فشارها باعث میشوند که ما به تجربه تابلوهایی شویم. ناگهان، در زمانهای خوب، دروغهایی که درباره آنها حتی به خواب هم فکر نمیکردید، به نظر معقولتر میآیند. شما باید مراقب باشید!
اما به یاد داشته باشید که خداوند بیابان را مقدر کرده است. برادران و خواهران، کی عیسی را به بیابان هدایت کرد، طبق آیه 1؟ این روح بود. خدا عیسی را به تجربه توسط شیطان گذاشت، اما مانند زندگی ایوب، او اجازه داد تا شیطان او را تجربه کند.
به یاد داشته باشید، خدا و شیطان دو هدف در تجربه دارند. هدف شیطان این بود که عیسی را به گناه وادار کند؛ هدف خدا این بود که او را آزمایش کند تا ثابت کند که جایی که آدم، اسرائیل و تمام بشریت شکست خورده بود، مسیح موفق خواهد شد. شما میگویید، "اما من نمیخواهم آزمایش شوم!" آه! اینجاست که مسئله پیش میآید. بزرگترین تجربهای که مسیح در بیابان روبرو شد، تجربه برداشتن اقدامات گناهآمیز برای فرار از رنج بود. و این تجربهای است که ما نیز با آن روبرو خواهیم شد.
حالا، برای روشن شدن، هیچ مشکلی در انجام اقدامات مشروع برای فرار از رنج وجود ندارد. در بهشت جایی برای کسانی که به خاطر تحمل عذاب تحسین نمیشوند وجود ندارد. اما همه شما میدانید که منظورم چیست وقتی میگویم که گاهی در زندگی، خدا "شما را در گوشهای گیر میکند" تا بدون تضحیک از قوانین خود فرار کنید. این وضعیتی است که عیسی روبرو شد.
حالا، بیایید به تجربههای شیطان نگاهی بیاندازیم.
دروغ اصلی در این تجربه این بود که "شما نمیتوانید منتظر تأمین پدرتان بمانید." البته، عیسی گرسنه بود، پس ادعای شیطان درست بود. نه تنها اینکه شیطان به موقعیت مسیح اشاره کرد. چرا شما، پسر خدا، از همه مردم، در بیابان گرسنه بمیرید؟ میدانید، راه حلی برای این وجود دارد."
پیشواها و وزارتها اغلب وقتها به اعتماد به خدا در مورد مالیات خود شک میکنند. آنها از راههای کوتاه میروند یا به اولویتهای غیرکتابی برای رسیدن به پایان ماه میرسند در حالی که باید منتظر خدا بمانند. شاید شما در یک زمان آزمایش مالی باشید. آیا منتظر تأمین خدا هستید؟
چرا برای عیسی تبدیل کردن سنگ به نان گناه بود؟ من میتوانم دو دلیل بیان کنم. اول، این با ماموریت مسیح برای زندگی و رنج کشیدن به عنوان یک انسان مطابقت نداشت. عبرانیان 2:17 میگوید که مسیح باید مانند برادران خود در هر نظری شود تا "تا بتواند کاهش و پایبندی را در امور مربوط به خدا، برای کفارت گناهان مردم" باشد.
هیچ وقت به ما گفته نشده که عیسی یک معجزه انجام داده است تا زندگی اش آسانتر شود. این کار باعث لغو هدف کلی از آمدن او میشد. تمام معجزات به اطاعت از پدر او برای خیر دیگران و اثبات هویت او انجام شدند. پس این تجربه در ابتدا چقدر بیخطر به نظر میرسد، واقعاً بسیار خطرناک بود.
دلیل دومی که انجام دادن تبدیل سنگ به نان برای مسیح گناه بود این بود که این کار ناامیدی از پدرش را نشان میداد. آیا پدر در حال این بود که عیسی از گرسنگی بمیرد؟ و در پایان، خواهیم دید که پدر برای پسرش تأمین کرد.
عیسی چگونه به تجربه اول پاسخ داد (آیه 4)؟ این چه معنی دارد؟ تمام نقل قولهای مسیح در این متن از کتاب تثنیه 6-8 است، که یک مشاهده جذاب است. این بدان معناست که باید تشابههایی بین تجربه اسرائیل در بیابان و تجربه خود مسیح ب